تورم چیست؟ | انواع تورم و اثرات آن‌ها

تورم
  • زمان مطالعه: دقیقه
  • دیدگاه ها ‏بدون دیدگاه
  • مطالعه شده توسط ‏ 672 نفر

تورم چیست؟

مقدمه

آیا تا به حال شنیده اید که مادربزرگتان در مورد اینکه چگونه همه چیز در جوانی ارزان تر بود صحبت کند؟ این به دلیل تورم است. تورم ناشی از بی نظمی در عرضه و تقاضا برای محصولات و خدمات است که منجر به افزایش قیمت ها می شود. تورم مزایای خود را دارد، اما به طور کلی، تورم بیش از حد چیز بدی است. چرا می خواهید پول خود را پس انداز کنید اگر قرار است فردا ارزش کمتری داشته باشد؟ برای کنترل تورم در زمانی که بیش از حد بالا می‌رود، دولت‌ها سیاست‌هایی را به کار می‌گیرند که هدف آن کاهش هزینه‌ها است.

تورم را می توان به عنوان کاهش قدرت خرید یک ارز معین تعریف کرد. این افزایش مداوم قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است. در حالی که “تغییر قیمت نسبی” معمولاً به معنای افزایش قیمت فقط یک یا دو کالا است، تورم به افزایش هزینه تقریباً همه اقلام در اقتصاد اشاره دارد. همچنین، تورم یک پدیده بلندمدت است. افزایش قیمت ها باید تداوم داشته باشد، نه فقط یک رویداد پراکنده. اکثر کشورها سالانه نرخ تورم را اندازه گیری می کنند. به طور کلی، تورم را به صورت درصدی تغییر خواهید دید: رشد یا کاهش آن نسبت به دوره قبل.

در این مقاله، علل مختلف تورم، راه‌های اندازه‌گیری آن و تأثیرات (اعم از مثبت و منفی) که می‌تواند بر اقتصاد داشته باشد را بررسی می‌کنیم.

علل تورم

در سطح پایه، می‌توان دو عامل رایج تورم را توصیف کرد. اول، افزایش سریع مقدار ارز واقعی در گردش (عرضه). به عنوان مثال، زمانی که فاتحان اروپایی در قرن پانزدهم نیمکره غربی را تحت سلطه خود درآوردند، شمش طلا و نقره به اروپا سرازیر شد و باعث تورم شد (عرضه بسیار زیاد بود).

تورم چیست

تور‌م چیست

دوم، تورم می تواند به دلیل کمبود عرضه در یک کالای خاص که تقاضای بالایی دارد رخ دهد. این می تواند باعث افزایش قیمت آن کالا شود که ممکن است در بقیه اقتصاد موج بزند. نتیجه می تواند افزایش کلی قیمت ها در تقریباً همه کالاها و خدمات باشد. اما اگر عمیق‌تر بررسی کنیم، می‌توانیم انواع مختلفی از رویدادها را توصیف کنیم که ممکن است منجر به تورم شوند. در اینجا، ما بین تورم ناشی از فشار تقاضا، تورم فشار هزینه و تورم ذاتی تمایز قائل می شویم. تغییرات دیگری نیز وجود دارد، اما اینها عمده ترین آنها در “مدل مثلث” پیشنهاد شده توسط رابرت جی. گوردون، اقتصاددان معروف هستند.

تورم ناشی از فشار تقاضا

تورم ناشی از فشار تقاضا رایج ترین نوع تورم است که به دلیل افزایش هزینه ها ایجاد می شود. در این مثال، تقاضا از عرضه کالاها و خدمات بیشتر است. پدیده ای که باعث افزایش قیمت ها می شود. برای نشان دادن این موضوع، بیایید بازاری را در نظر بگیریم که در آن نانوا کالاهای خود را می فروشد. او می تواند تقریباً ۱۰۰۰ قرص نان در هفته تولید کند. این به خوبی جواب می دهد، زیرا او هر هفته تقریباً این مقدار را می فروشد.

اما فرض کنید که تقاضا برای نان افزایش زیادی داشته باشد. شاید شرایط اقتصادی بهتر شده است، به این معنی که مصرف کنندگان باید بیشتر خرج کنند. به این ترتیب، احتمالا شاهد افزایش قیمت نان نانوایی خواهیم بود. چرا؟ خب، نانوای ما وقتی ۱۰۰۰ نان را درست می کند، با تمام ظرفیت کار می کند. نه کارکنان و نه کوره های او نمی توانند بیشتر از این تعداد تولید کنند. او می تواند کوره های بیشتری بسازد و کارکنان بیشتری استخدام کند، اما این کار زمان می برد.

تا آن زمان مشتری زیاد داریم و نان کم. برخی از مشتریان مایل به پرداخت قیمت های بالاتر برای یک نان هستند، بنابراین طبیعی است که نانوا قیمت خود را بر این اساس افزایش دهد. حال به غیر از افزایش تقاضا برای نان، تصور کنید که بهبود شرایط اقتصادی منجر به افزایش تقاضا برای شیر، روغن و چندین محصول دیگر نیز شده است. این چیزی است که تورم ناشی از فشار تقاضا را تعریف می کند. مردم بیشتر و بیشتر کالاها را می خرند به گونه ای که تقاضا از عرضه پیشی می گیرد و باعث افزایش قیمت ها می شود.

تورم ناشی از فشار هزینه

تور‌م ناشی از فشار هزینه، زمانی رخ می دهد که سطح قیمت ها در نتیجه افزایش هزینه های مواد اولیه یا تولید افزایش می یابد. همانطور که از نام آن پیداست، این هزینه‌ها به سمت مصرف‌کننده «فروخته می‌شوند». بیایید نانوای قبلی را دوباره بررسی کنیم. او تنورهای جدید خود را ساخته و کارکنان بیشتری را برای تولید ۴۰۰۰ قرص نان در هفته استخدام کرده است. در حال حاضر، عرضه به تقاضا پاسخ می دهد و همه راضی هستند.

یک روز به نانوا خبر ناگواری می رسد. برداشت گندم در این فصل بد بوده است، به این معنی که عرضه کافی برای تامین همه نانوایی های منطقه وجود ندارد. نانوا باید بیشتر برای گندم مورد نیاز برای تولید نان بپردازد. با این هزینه اضافی، او باید قیمت هایی را که می خواهد افزایش دهد، حتی اگر تقاضای مصرف کننده افزایش نیافته باشد. احتمال دیگر این است که دولت حداقل دستمزد را افزایش دهد. این به هزینه های تولید نانوا اضافه می کند، بنابراین، یک بار دیگر، او باید قیمت نان های تکمیل شده را افزایش دهد.

در مقیاس بزرگ، تورم ناشی از فشار هزینه اغلب ناشی از کمبود منابع (مانند گندم یا نفت)، افزایش مالیات دولت بر کالاها یا کاهش نرخ ارز داخلی (که منجر به افزایش هزینه واردات می شود) است.

تورم ذاتی

تور‌م ذاتی (یا تورم خماری) نوعی تورم است که از فعالیت های اقتصادی گذشته ناشی می شود. به این ترتیب، اگر دو شکل تورم قبلی در طول زمان تداوم داشته باشند، می تواند باعث ایجاد آن شود. تورم ذاتی ارتباط نزدیکی با مفاهیم انتظارات تورمی و مارپیچ قیمت-دستمزد دارد. اولی این ایده را توصیف می کند که  پس از دوره های تورم افراد و مشاغل انتظار دارند که تورم در آینده ادامه یابد. اگر در سال‌های گذشته تورم وجود داشته باشد، کارمندان به احتمال زیاد برای حقوق‌های بالاتر مذاکره می‌کنند و باعث می‌شود که کسب‌وکارها برای محصولات و خدمات خود هزینه بیشتری دریافت کنند.

مارپیچ قیمت و دستمزد مفهومی است که تمایل تورم ذاتی را برای ایجاد تورم بیشتر نشان می دهد. ممکن است زمانی رخ دهد که کارفرمایان و کارگران نتوانند بر سر ارزش دستمزد خود به توافق برسند. در حالی که کارگران برای محافظت از ثروت خود در برابر تورم مورد انتظار دستمزد بیشتری را طلب می کنند، کارفرمایان مجبور به افزایش هزینه های محصولات خود هستند. این ممکن است منجر به یک چرخه خود-تقویت‌کننده شود، که در آن کارگران در پاسخ به افزایش هزینه‌های کالاها و خدمات، حقوق بیشتری را طلب می‌کنند و این چرخه ادامه دارد.

راه حل های تورم

تو‌رم کنترل نشده می تواند به اقتصاد آسیب برساند، بنابراین منطقی است که دولت ها در محدود کردن تأثیر آن موضعی فعالانه اتخاذ کنند. آنها می توانند این کار را با اصلاح عرضه پول و ایجاد تغییرات در سیاست پولی و مالی انجام دهند. بانک های مرکزی (مانند فدرال رزرو ایالات متحده آمریکا) این قدرت را دارند که با افزایش یا کاهش مقدار در گردش، عرضه پول را تغییر دهند. مثال رایج این تسهیل کمی (QE) است که در آن بانک‌های مرکزی دارایی‌های بانکی را خریداری می‌کنند تا پول تازه به اقتصاد تزریق کنند. این معیار در واقع می تواند تورم را تشدید کند، بنابراین زمانی که موضوع تورم است از آن استفاده نمی شود.

نقطه مقابل QE، انقباض کمی (QT) است، که یک سیاست پولی است که می‌تواند تورم را با کاهش عرضه پول کاهش دهد. با این حال، شواهد کمی وجود دارد که از QT به عنوان یک درمان خوب برای تورم پشتیبانی کند. در عمل، اکثر بانک های مرکزی تورم را با افزایش نرخ بهره کنترل می کنند.

نرخ بهره بالاتر

نرخ بهره بالاتر وام گرفتن را گرانتر می کند. در نتیجه جذابیت پول و اعتبار برای مصرف کنندگان و کسب و کارها کمتر می شود. در سطح مصرف کننده، افزایش نرخ بهره باعث کاهش هزینه ها می شود و باعث کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات می شود. پس‌انداز کردن در این دوره‌ها جذاب می‌شود و حتی برای کسانی که برای کسب سود پول قرض می‌دهند، جذاب‌تر می‌شود. با این حال، رشد اقتصاد ممکن است محدود شود، زیرا مشاغل و افراد در گرفتن اعتبار برای سرمایه گذاری یا هزینه محتاط تر هستند.

تغییر سیاست مالی

در حالی که اکثر کشورها از سیاست های پولی برای کنترل تو‌رم استفاده می کنند، تغییر سیاست مالی نیز یک گزینه است. سیاست مالی به مخارج دولت و تعدیل مالیات ها برای تأثیرگذاری بر اقتصاد اشاره دارد. برای مثال، اگر دولت‌ها مالیات بر درآمدی را که جمع‌آوری می‌کنند افزایش دهند، افراد بار دیگر درآمد قابل تصرف کمتری خواهند داشت. به نوبه خود، تقاضای کمتری در بازار وجود دارد که از نظر تئوری باید تورم را کاهش دهد. با این حال، این راه حل خطرناک است، زیرا مردم ممکن است نسبت به مالیات های بالاتر واکنش نامطلوبی نشان دهند.

اندازه گیری تورم با شاخص قیمت

بنابراین، ما اقدامات لازم برای مبارزه با تور‌م را تشریح کرده‌ایم، اما واقعاً چگونه می‌دانیم که در وهله اول نیاز به ارائه راه حل است؟ اولین قدم، آشکارا، اندازه گیری آن است. به طور معمول، این کار با ردیابی یک شاخص در یک دوره زمانی مشخص انجام می شود. در بسیاری از کشورها، شاخص قیمت مصرف کننده (یا CPI) معیاری برای سنجش تورم است.

CPI با استفاده از میانگین موزون برای ارزش گذاری سبدی از اقلام و خدمات خریداری شده توسط خانوارها، قیمت های طیف گسترده ای از محصولات مصرفی را در نظر می گیرد. این کار هر چند وقت یکبار انجام می شود و سپس می توان امتیاز را با امتیازهای تاریخی مقایسه کرد. نهادهایی مانند اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) این داده ها را از فروشگاه های سراسر کشور جمع آوری می کنند تا اطمینان حاصل کنند که محاسبات آنها تا حد امکان دقیق است.

ممکن است در محاسبات خود به امتیاز CPI 100 برای «سال پایه» نگاه کنید و سپس دو سال بعد به امتیاز ۱۱۰ نگاه کنید. سپس می توانید به این نتیجه برسید که طی دو سال، قیمت ها ۱۰ درصد افزایش یافته است.

مقدار کمی تو‌رم لزوما چیز بدی نیست. این یک اتفاق طبیعی در سیستم‌های ارز فیات امروزی است و تا حدودی سودمند است زیرا باعث تشویق به خرج کردن و استقراض می‌شود. با این حال، نظارت دقیق بر نرخ تورم برای اطمینان از اینکه هیچ اثر منفی بر اقتصاد ندارد، مهم است.

مزایا و معایب تورم

در نگاه اول، تورم ممکن است چیزی باشد که ارزش آن را دارد. اما بخشی از اقتصادهای مدرن باقی می ماند، بنابراین در واقعیت موضوع بسیار ظریف تری است. بیایید برخی از مزایا و معایب تورم را بررسی کنیم.

نکات مثبت تورم

افزایش هزینه، سرمایه گذاری و استقراض

همانطور که قبلاً به آن اشاره کردیم، نرخ پایین تور‌م می تواند با تحریک هزینه، سرمایه گذاری و استقراض برای اقتصاد مفید باشد. خرید فوری کالاها یا خدمات منطقی تر است، زیرا تورم باعث می شود که همین مقدار پول نقد قدرت خرید را در آینده کاهش دهد.

سود بالاتر

تور‌م شرکت ها را وادار می کند تا کالاها و خدمات خود را با قیمت های بالاتر بفروشند تا از خود در برابر اثرات تورم محافظت کنند. آنها می توانند این افزایش ها را توجیه کنند، اما همچنین می توانند قیمت ها را کمی بالاتر از حد لازم برای به دست آوردن سود اضافی افزایش دهند.

بهتر از کاهش تورم است

همانطور که ممکن است از نام آن حدس بزنید، کاهش تو‌رم نقطه مقابل تورم است که با کاهش قیمت ها در طول زمان همراه می شود. از آنجایی که قیمت ها در حال کاهش است، تاخیر در خرید برای مصرف کنندگان منطقی تر است، زیرا می توانند در آینده نزدیک قیمت های بهتری داشته باشند. این می تواند بر اقتصاد تأثیر منفی بگذارد، زیرا تقاضای زیادی برای کالاها و خدمات وجود ندارد.

از لحاظ تاریخی، دوره‌های کاهش تور‌م منجر به نرخ‌های بالاتر بیکاری و تغییر به سمت پس‌انداز به جای هزینه‌کردن شده است. گرچه لزوماً برای فرد چیز بدی نیست، اما کاهش تورم مانع رشد اقتصادی می شود.

معایب تورم

کاهش ارزش پول و تورم شدید

یافتن نرخ مناسب تورم دشوار است و عدم کنترل آن می تواند عواقب فاجعه باری به همراه داشته باشد. در نهایت، ثروت افراد را از بین می برد: اگر امروز ۱۰۰۰۰۰ دلار پول نقد زیر تشک خود ذخیره کنید، تا ده سال دیگر قدرت خرید مشابهی نخواهد داشت.

تو‌رم بالا می تواند منجر به ابر تورم شود که گفته می شود زمانی رخ می دهد که قیمت ها در یک ماه بیش از ۵۰ درصد افزایش یابد. پرداخت ۱۵ دلار برای یک نیاز اولیه که فقط ۱۰ دلار هزینه داشت، ایده آل نیست، اما به ندرت در آنجا متوقف می شود. در دوره‌های ابر تورم، قیمت‌ها اغلب از نرخ ۵۰ درصد فراتر می‌رود و اساساً ارز و اقتصاد را نابود می‌کند.

عدم قطعیت

اگر نرخ تورم بالا باشد، نااطمینانی می تواند وجود داشته باشد. افراد و کسب‌وکارها مطمئن نیستند که اقتصاد به کجا می‌رود، بنابراین با احتیاط بیشتری نسبت به پول خود عمل می‌کنند که منجر به سرمایه‌گذاری کمتر و رشد اقتصادی کمتر می‌شود.

مداخله گرایی دولت

برخی با استناد به اصول بازار آزاد با ایده تلاش دولت برای کنترل تورم مخالفند. آنها استدلال می کنند که توانایی دولت برای “ایجاد پول جدید همانطور که در محافل ارزهای رمزپایه شناخته می شود) اصول اقتصادی طبیعی را تضعیف می کند.

جمع بندی

اثرات تورم به حدی است که با گذشت زمان شاهد افزایش قیمت ها و افزایش هزینه های زندگی هستیم. این پدیده‌ای است که ما آن را پذیرفته‌ایم. بالاخره اگر به درستی کنترل شود، تورم می‌تواند برای اقتصاد مفید باشد.

در دنیای امروز، به نظر می‌رسد بهترین راه‌حل‌ها در سیاست‌های مالی و پولی منعطف است که به دولت‌ها اجازه می‌دهد تا خود را با افزایش قیمت‌ها کنترل کنند. با این حال، این سیاست ها باید با دقت زیادی اجرا شوند، در غیر این صورت ممکن است خسارات بیشتری به اقتصاد وارد کنند.

برای مطالعه اخبار مرتبط با رمزارزها در ایران و جهان، وبلاگ و کانال خبری ما را دنبال کنید.

نوشته هایی که شاید خواندنش برای شما جالب باشد

استخراج بیت کوین

دیدگاه های نوشته

‏بدون دیدگاه
0 0 دیدگاه ها
به این نوشته چه امتیازی میدهید؟
مشترک شدن در دیدگاه های این نوشته
اطلاع از
guest

0 دیدکاه های این نوشته
بازخورد درون خطی
مشاهده همه دیدگاه ها
تبدیل ارزهای دیجیتال
خرید اتریوم

دسته بندی آموزش های
صرافی ارزینجا

قیمت بیتکوین

آخرین قیمت
ارزهای دیجیتال

صرافی ارزدیجیتال در ایران

دانلود اپلیکیشن
موبایل ارزینجا


ارزهای دیجیتال در یک نگاه

0
دیدگاه خودتون رو درباره این نوشته بنویسیدx