کریپتو کارنسی همچنان تخیل طرفداران را به تسخیر خود در می آورد و تقریباً روزانه خبرساز می شود. اما از بسیاری جهات، این یک صنعت نابالغ با موارد استفاده نسبتاً کمی است. مبارزه اصلی در حال حاضر پذیرش است، به ویژه در بازار نزولی – از نظر افزایش آگاهی کلی و تشویق افراد بیشتر به استفاده واقعی از ارزهای دیجیتال و فناوری بلاک چین در زندگی روزمره.
در پنج سال گذشته یا بیشتر، واژههای کلیدی اغلب این صنعت را تعریف کردهاند. در سال 2017، عرضه اولیه کوین ها (ICO) در همه جا پرطرفدار بود. امروزه، توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) اساساً ICOهای پنج سال پیش هستند. در سال آینده، احتمالاً کلمه رمزگذاری جدیدی وجود خواهد داشت.
با توجه به وسواس این صنعت نسبت به ابزار، شرکتهای کافی در فضای رمزنگاری بر ساخت محصولی با کیفیت از دیدگاه رابط کاربری و تجربه کاربر، ارائه ارزش واقعی و ارائه یک تجربه عالی برای مشتری متمرکز نیستند. این نباید صرفاً ایجاد یک چیز شیک و جذاب جدید باشد، بلکه باید یک مورد استفاده واقعی و ارزشی را که مردم در زندگی روزمره خود به دنبال آن هستند، ارائه دهد.
معنی ارزش کوین ها
ارزش در مورد ارائه چیزی است که مصرف کنندگان به آن نیاز دارند، ارائه راه حلی برای مشکلی که دارند یا اجازه دادن به آنها برای انجام کاری که برایشان جذاب است. اینستاگرام زمانی شروع به کار کرد که مردم هم سهولت استفاده را تشخیص دادند و هم اینکه چقدر برای اطلاع رسانی حلقه اجتماعی خود در مورد فعالیت هایشان ارزش قائل بودند. یکی از مهمترین ارزشهای توییتر این است که به هر کسی اجازه میدهد با شخصیتهای معتبر و افراد مشهور ارتباط برقرار کند و با آنها تعامل داشته باشد، که به افزایش شهابسنگ آن کمک کرد.
بازی
در فینتک، ارزش معمولاً به این معنی است که چیزی میسازید که خدمات یا ویژگیهایی را ارائه میکند که قبلاً وجود نداشته است یا حداقل ۱۰ برابر بهبودی در آنچه در حال حاضر در دسترس است ارائه میدهد. در مقایسه با پیشنهادات موجود بسیار سریعتر، بهتر یا آسانتر خواهد بود.
Robinhood یک نمونه عالی اخیر از همین موضوع است. پیش از این، مردم مجبور بودند برای خرید سهام و سایر دارایی های مالی به مشاوران مالی اعتماد کنند و از خدمات مختلف بانکی استفاده کنند. این سیستم قدیمی، محدود و بیش از حد فنی برای پیمایش برای افراد عادی بود. سپس Robinhood ظهور کرد و آن را بسیار در دسترس ساخت و ارزش قابل توجهی را از طریق یک مدل کسب و کار نوآورانه و هدفمند ارائه کرد.
درد رو به رشد
با کریپتو، شما می توانید ارزش را انتقال دهید و آن را در سراسر جهان بر روی یک دفتر کل شفاف و توزیع شده که هیچ کس مالک یا کنترل نمی کند، نظارت کنید.
زمانی که ICO ها حدود پنج سال پیش به وجود آمدند، بسیاری از آنها اجزای ارزشمندی را در سطح ارائه کردند. مقررات، انطباق و صلاحیت ها به کنار، افزایش سرمایه برای شرکت ها بسیار سریعتر و کارآمدتر شد. آنها اساساً میتوانند اکوسیستم را راهاندازی کنند و پایگاه خوبی از کاربران بالقوه داشته باشند – پذیرندگان اولیه.
پایین دست؟ بسیاری از کلاهبرداریها بهدلیل محدودیت کمتری برای ورود ایجاد شدند و بازیگران بد از کلمات کلیدی با ارزش واقعی کمی استفاده میکردند تا این حس را ایجاد کنند که «چیز بزرگ بعدی» اینجاست. به نظر می رسد که بسیاری از افرادی که واقعاً در بازاریابی خوب هستند، در ساختن محصولات خوب مهارت چندانی ندارند، یا حتی در وهله اول نمی خواهند آنها را بسازند. بنابراین اکثر ICO ها، مانند اکثر IPOها در اواخر دهه 1990، یا کلاهبرداری، شکست خورده یا سوء مدیریت بودند.
برای توکنهای غیرقابل تعویض، همین الگو ظاهر شده است. هنرمندان اکنون روشی کارآمد برای «واترمارک کردن» آثار خود برای مبارزه با سرقت ادبی و ارائه مدرک مالکیت دارند و در عین حال از فروش بازار ثانویه پورسانت دریافت میکنند. بنابراین موارد استفاده بسیار خاصی برای NFT ها با مزایای واضح وجود دارد. اما با این حال، اکثر آنها فقط حدس و گمان یا مزخرفات مضحک هستند – که سقوط شدید بازار NFT اکنون منعکس کننده آن است.
کریپتو ; پیش بینی یک مسیر رو به جلو
آینده کریپتو در مورد چسبیدن به کلمات کلیدی بعدی مانند گذشته نخواهد بود، از ICO ها گرفته تا امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و وب 3.0 و NFTها.
اگرچه ایده” بانک خود بودن” یک نوآوری عالی است، اما هنوز به اندازه کافی کاربرپسند نیست که بتواند به طور گسترده مورد پذیرش قرار گیرد، بنابراین ارزش آن به افراد متخصص در فناوری محدود شده است. متأسفانه، برخی از شرکتهای کریپتو اکنون به خوبی شناخته شده و مد روز هستند، زیرا به جای تمرکز بر محصول و خدمات خود، حق نامگذاری استادیومها را خریداری میکنند یا طرفداران مشهوری دارند. در پس همه اینها، آنها اغلب فقط پلتفرمهایی با برچسب سفید هستند که هیچ نوآوری یا ارزشی ارائه نمیدهند و معمولاً یک تجربه کاربری ضعیف یا بیش از حد پیچیده را ارائه میدهند.
یک محصول عالی محصولی است که کاربر پسند باشد و منبع ارزش واقعی روزمره برای کاربرانش باشد. همچنین بهتر، سریعتر و آسانتر از هر پیشنهاد موجود و همچنین پشتیبانی از پشتیبانی فنی آگاهانه و سریع است.
مهمتر از همه، پذیرش; چالش اصلی برای آینده کریپتو است. واقعیت این است که هرچه تجربه کاربر بهتر باشد، پلتفرم متمرکز تر است. بنابراین این سوال پیش میآید: آیا راه میانبری وجود دارد که بتوانید با حفظ ایده تمرکززدایی، تجربه را بهبود بخشید؟َ