
به گزارش ارزینجا و به نقل از Cryptopolitan، تأمین مالی جمعی همچنان یکی از روشهای محبوب برای جذب سرمایه در پروژههای هنری، حفظ میراث فرهنگی و مرمت آثار تاریخی است. در این روش، سازمانها از افرادی که به حفظ هنر یا میراث فرهنگی علاقه دارند، درخواست کمک مالی میکنند و با استفاده از کانالهای مختلف، پیام خود را به مخاطبان گستردهتری میرسانند. در همین حال، کمپینهای موفق معمولاً محتوایی جذاب دارند که داستان پشت پروژه را بازگو کرده و جزئیات خاص آن و تیم اجرایی را معرفی میکنند. بااینحال، تأمین مالی جمعی روش سادهای برای جذب سرمایه نیست. این کمپینها زمانبر و دشوار هستند و در صورت شکست، احتمال دارد مبالغ وعدهدادهشده دریافت نشود. در مقابل، مدل مالکیت توزیعشده مبتنی بر بلاک چین، امکان سرمایهگذاری بر آثار تاریخی و در عین حال، مالکیت جزئی از آنها را برای مشارکتکنندگان فراهم میکند.
رمزارزها برای مشارکت عمومی در میراث هنری
در همین حال، رمزارز Raphael Coin با نماد (RAPH) با هدف مردمیسازی مالکیت بر آثار هنری مهم تاریخی راهاندازی شد. این پروژه پس از کشف دوباره و تأیید اصالت شاهکار ” رِکتو: طراحی برای نبرد پل میلویان ” اثر هنرمند رنسانس، رافائل، توسط خانه حراج اروپایی دوروتئوم شکل گرفت. این خانه حراج که در حوزه هنر تاریخی فعال است، در حال حاضر مجموعهای از نقاشیهای استادان قدیمی را بهصورت آنلاین به مزایده گذاشته است.
بلاک چین؛ پاسخی به چالشهای اصالت و مالکیت در هنر

یکی از مزایای مهم بلاک چین در حوزه هنر، تضمین اصالت، تأیید پیشینه مالکیت، انجام پرداختهای بینالمللی امن و تقسیم عادلانه حق امتیاز برای آثار فیزیکی است. در سال ۲۰۱۸، حراجی کریستیز نخستین خانه حراجی بود که یک فروش مبتنی بر بلاک چین را با مجموعه ” بارنی ای. ابسورث ” ثبت کرد. این مجموعه یکی از پُرتقاضاترین مجموعههای هنر آمریکا قرن بیستم است و آثاری از هنرمندان برجستهای چون “جورجیا اوکیف ” و ” ادوارد هاپر ” را در بر دارد.
کریستیز همچنین با همکاری یک ثبتکننده آثار هنری مبتنی بر بلاک چین، فرآیند ثبت نزدیک به ۱۰۰ اثر هنری را مدیریت کرد. از فناوری اثبات پیشینه برای اثبات زنجیره مالکیت و اصالت آثار استفاده شد و سوابق تراکنشها بهصورت رمزنگاری غیرقابلتغییر ذخیره شدند. امروزه دهها اپلیکیشن هنری مبتنی بر بلاک چین فعال هستند و خانههای حراج سراسر جهان در حال ادغام این فناوری در فرآیندهای خود هستند.
مالکیت جزئی بر آثار رافائل؛ تجربهای تازه برای دوستداران هنر
در ادامه، رمزارز RAPH، مالکیت جزئی بر آثار هنری و میراث رافائل را ممکن میسازد. این توکن در صرافیهای Gleec BTC و Mandala قابل معامله است و تجربه جدیدی از آثار این هنرمند را برای مورخان، مجموعهداران و علاقهمندان به هنر فراهم میکند. گفتنی است که ترکیب فناوری دیجیتال با نبوغ هنری قرون گذشته، دیدگاهی نو در اختیار مخاطبان قرار میدهد.افزون بر این، بلاک چین گلیک بهصورت دائمی سوابق تراکنشها و مالکیت را ثبت میکند و هر توکن RAPH نمایانگر تعهدی به فرهنگ و ارتباطی با تاریخ است.
شفافیت، امنیت و جلوگیری از تقلب در بازار هنر
فناوری بلاک چین، حریم خصوصی میان فروشندگان، خریداران و سایر ذینفعان را حفظ میکند. بازارهای هنری مبتنی بر بلاک چین نیز شفافیت و عدالت را در مراحل مزایده و انتقال تضمین میکنند و امکان حسابرسی عمومی تراکنشها را فراهم میآورند. همچنین، بلاک چین مانع جعل و تقلب در بازار هنر میشود؛ مشکلی که سالها است این حوزه را تحتتأثیر قرار داده است. با ثبت دائم پیشینه آثار، هر بار که اثری دستبهدست میشود، یک تراکنش ثبت میگردد. بر همین اساس، نهادهای مجاز میتوانند به اطلاعات ذکر شده دسترسی داشته باشند تا اصالت اثر را تأیید یا مشکلات احتمالی را شناسایی کنند.
در فروش سنتی آثار هنری نیز بانکها و کارگزاران اغلب نقش واسطه را دارند و امنیت اطلاعات مشتریان به خطر میافتد. در مقابل، بلاک چین با فراهم کردن تراکنشهای امن همتا به همتا (P2P) نیاز به واسطهها را از میان برمیدارد.
دموکراتیزهکردن هنر با قراردادهای هوشمند و مالکیت توزیعی

قراردادهای هوشمند (Smart Contract)، فرآیند انتقال مالکیت را بهصورت خودکار و کدنویسیشده انجام میدهند. این قراردادها باعث کاهش هزینه و زمان تراکنشهای هنری میشوند و در صورت لزوم، حق امتیاز هنرمند را در زمان فروش اثر تضمین میکنند. امروزه، دادگاهها نیز در حال پذیرش سوابق ثبتشده در بلاک چین بهعنوان مدارک قانونی قابل استناد هستند. علاوه بر این، پس از ثبت، سابقه یک اثر به گواهی اصالت آن تبدیل میشود و هرگونه تردید درباره منشأ آن را از بین میبرد.
گفتنی است، مهمترین کاربرد بلاک چین در هنر، فراهمکردن دسترسی گستردهتر به آن است. همچنین، شناخت تاریخ هنر بدون دسترسی به آن ممکن نیست. در ادامه، مالکیت جزئی از طریق توکنسازی این امکان را فراهم میآورد که افراد بیشتری بتوانند در هنرهای ارزشمند سرمایهگذاری کنند. در این روش، آثار هنری به سهام تقسیم شده و هر سهم با یک توکن بلاک چینی نمایانده میشود و بسیاری از محدودیتهای سنتی را از میان برمیدارد.
مالکیت جزئی آثار هنری: انقلابی در سرمایهگذاری و دسترسی به هنر
ویژگی مهم دیگر مالکیت جزئی، امکان خرید و فروش توکنها در بازارهای ثانویه است. این امکان به مالکان جزئی اجازه میدهد تا سرمایهگذاریهای خود را متنوع کنند، بدون آنکه مالکیت کامل یک اثر هنری را بر عهده داشته باشند. گالریها و هنرمندان در این حال میتوانند از این طریق، مخاطب بیشتری جذب کرده و توکنهای خود را بهعنوان منبع درآمدی جدید معرفی کنند. این نوع مالکیت، مشارکت اقتصادی افراد بیشتری را ممکن میسازد، در حالی که جوهره هنر حفظ میشود. دارندگان توکن نیز میتوانند سرمایههای خود را تجمیع کرده و آثار هنری گرانقیمت را خریداری کنند؛ چیزی که بدون مدل مالکیت توزیعی امکانپذیر نبود.
ازطرفی، مالکیت جزئی باید با قوانین موجود تطبیق داشته باشد تا از آثار و سرمایهگذاران محافظت شود. پلتفرمهای معتبر مانند گلیک نیز با اجراء دقیق فرآیندهای شناخت مشتری و مبارزه با پولشویی، امنیت را تضمین میکنند و بسیاری از ریسکهای رایج در سرمایهگذاریهای سنتی هنری را کاهش میدهند.