
جنگها همواره یکی از شوکهای بزرگ اقتصادی به بازارهای جهانی بودهاند. چه در سطح درگیریهای منطقهای مانند خاورمیانه و شرق اروپا و چه در سطح جنگهای جهانی، واکنش بازارها شدید و عموماً غیرقابل پیشبینی است. در این شرایط، سرمایهگذاران به دنبال پناهگاههای امن برای محافظت از داراییهای خود هستند.
در شرایط ناپایدار سیاسی، بهویژه در زمان جنگ، رفتار سرمایهگذاران و مردم بهطور چشمگیری تغییر میکند. ترس از کاهش ارزش پول ملی، قطع زنجیره تأمین، تحریمها و بحران نقدینگی باعث میشود مردم به دنبال داراییهای امن و نقدشونده باشند. . در این مقاله، بهصورت تخصصی موارد زیر را بررسی میکنیم:
- استراتژیهای عملی برای چینش پرتفوی جنگی چیست؟
- چه داراییهایی در زمان جنگ امنتر هستند؟
- طلا، رمزارز، ریال یا تتر؟ کدام انتخاب هوشمندانهتری است؟
- در میان انواع طلا، کدام گزینه برای خرید و فروش بهتر است؟
- چه صنایعی رشد میکنند و کدام آسیب میبینند؟
تأثیر جنگ بر بازارهای جهانی؛ واکنش سریع، تغییرات بلندمدت
با شروع جنگ، نخستین واکنش بازارها معمولاً افت شاخصها و فرار سرمایه به سمت داراییهای امن است. در کوتاهمدت، ترس بر تصمیمات غالب میشود و نقدشوندگی مهمتر از بازدهی تلقی میشود. بسیاری از شرکتها، بهویژه آنهایی که به زنجیرههای تأمین جهانی یا شرایط سیاسی وابستهاند، با کاهش ارزش سهام مواجه میشوند. در مقابل، شرکتهای فعال در صنایع دفاعی، انرژی و امنیت سایبری با افزایش توجه سرمایهگذاران روبرو هستند.
از سوی دیگر، قیمت کالاهای اساسی مانند نفت و فلزات ممکن است جهشهای ناگهانی داشته باشند، بهویژه اگر جنگ در مناطق منابعخیز اتفاق بیفتد. ارزهای ملی کشورها نیز بسته به سطح درگیری و فشارهای اقتصادی، ممکن است دچار افت ارزش شدید شوند.با آغاز جنگ، بازارها بهصورت لحظهای نوسان میکنند. این نوسانات بهطور مستقیم به ریسک سیاسی، اختلال در زنجیرههای تأمین و نگرانی از نرخ بهره و تورم بازمیگردد.
- صنایع دفاعی، انرژی و امنیت سایبری بهشدت رشد میکنند.
- بخشهایی مانند فناوری، گردشگری، خردهفروشی و ساختوساز ممکن است دچار رکود شوند.
- کالاهایی مانند نفت، طلا، نقره و مس با افزایش قیمت روبهرو میشوند.
- ارز ملی کشورهای درگیر جنگ اغلب با سقوط شدید مواجه میشود.

روانشناسی بازار در زمان جنگ
فضای احساسی در دوران جنگ، یکی از عوامل اصلی بیثباتی بازارهاست. ترس از آینده، بیاعتمادی به دولتها و سیستمهای مالی، و گاه طمع برای بهرهبرداری از موقعیتهای خاص، همگی موجب میشوند سرمایهگذاران تصمیماتی هیجانی و شتابزده بگیرند. اما در چنین شرایطی، آنچه سرمایهگذار را متمایز میکند، برخورد منطقی و متکی به برنامه است. فردی که افق زمانی مشخص دارد، سرمایهگذاری خود را مرحله به مرحله انجام میدهد و از ابزارهایی چون حد ضرر، تنوع پرتفوی و بررسی سناریوهای محتمل استفاده میکند، شانس بیشتری برای عبور موفق از بحران خواهد داشت. شناخت روان بازار بهاندازه تحلیل دادههای مالی اهمیت پیدا میکند.
نقش طلا در دوران جنگ
طلا همواره در تاریخ بحرانهای مالی و سیاسی، جایگاه ویژهای در میان داراییهای امن داشته است. در شرایط جنگی، طلا نهتنها یک دارایی فیزیکی و جهانی محسوب میشود، بلکه غیرقابل تحریم، مقاوم در برابر تورم و نقدشونده حتی در سختترین شرایط است. افزایش تقاضای جهانی برای طلا در چنین مواقعی، معمولاً منجر به رشد قیمت آن میشود. همین ویژگیها باعث میشود بسیاری از سرمایهگذاران، بخشی از پرتفوی خود را به طلا اختصاص دهند تا در برابر سقوط احتمالی ارز ملی یا بازار سهام، پوشش لازم را داشته باشند.
چه نوع طلایی بهتر است؟
در بازار ایران، سکه طلا، طلای آبشده و طلای دستدوم، سه گزینه اصلی برای سرمایهگذاری هستند. سکه طلا بهدلیل استاندارد بودن، اجرت نداشتن و استقبال زیاد از آن، نقدشوندهترین گزینه بهشمار میرود. این نوع طلا برای کسانی مناسب است که در کنار حفظ ارزش، به دنبال امکان فروش سریع هم هستند. طلای آبشده معمولاً برای سرمایهگذاریهای عمده انتخاب میشود؛ چرا که اجرت پایینتری دارد، اما نیاز به تشخیص دقیق عیار و خرید از منابع معتبر دارد تا از جعل و تقلب در امان باشد. در نهایت، طلای دستدوم انتخاب مناسبی برای کسانی است که با بودجه محدود قصد سرمایهگذاری دارند، چراکه اجرت کمتری نسبت به طلای نو دارد؛ هرچند در زمان فروش ممکن است با قیمت پایینتری خریدار پیدا کند. بهطور کلی اگر هدف، نقدشوندگی بالا در شرایط بحرانی باشد، سکه طلا گزینهای برتر محسوب میشود. اما اگر سرمایهگذاری بلندمدت با هزینه پایینتری مدنظر است، طلای آبشده انتخاب هوشمندانهتری خواهد بود.
در شرایط جنگی، امنیت فیزیکی داراییها بهاندازه خود دارایی مهم میشود. اگرچه نگهداری طلا در بانکها یا صندوقهای امانات روشی رایج است، اما در زمان جنگ احتمال بسته شدن بانکها، محدودیتهای دسترسی یا حتی مصادره توسط دولتها وجود دارد. به همین دلیل، نگهداری طلا در خانه با تدابیر امنیتی مناسب یا در گاوصندوقهای شخصی مقاوم، گزینهای منطقی برای مبالغ کمتر است. برای داراییهای بزرگتر، استفاده از صندوقهای خصوصی غیر بانکی یا تقسیم طلا میان چند مکان امن، ریسک را کاهش میدهد. تهیه فاکتور رسمی خرید و تأیید عیار طلا نیز در مواقع بحرانی اهمیت زیادی دارد تا امکان فروش یا اثبات مالکیت در آینده فراهم باشد.
پس کدام نوع طلا در زمان جنگ بهتر است؟
سکه طلا
- مزایا: استاندارد، بدون اجرت، نقدشوندگی بالا
- معایب: احتمال حباب قیمتی در شرایط بحران
طلای آبشده
- مزایا: مناسب سرمایهگذاری عمده، اجرت پایین
- معایب: نیاز به تشخیص عیار، احتمال جعل
طلای دستدوم
- مزایا: قیمت مناسب، اجرت کم
- معایب: فروش سختتر نسبت به سکه

رمزارزها، دلار یا ریال؟
یکی از سؤالات رایج در زمان بحرانهای سیاسی این است که آیا باید رمزارز، دلار یا ریال نگه داشت. ریال، در چنین شرایطی بیشترین آسیبپذیری را دارد. تورم شدید، کاهش ارزش و بسته بودن به بازار داخلی، باعث میشود که نگهداری دارایی به ریال تصمیم پرریسکی باشد. در مقابل، دلار نقدی همچنان یکی از امنترین داراییها در کوتاهمدت است، بهویژه اگر امکان انتقال و نگهداری فیزیکی آن فراهم باشد.
رمزارزها نیز گزینهای جذاب بهشمار میآیند. بیتکوین و اتریوم بهعنوان رمزارزهای معتبر و جهانی، میتوانند در شرایط تحریم یا فروپاشی بانکی، ابزار جایگزین نقلوانتقال باشند. البته نوسانات قیمتی بالای آنها باید مدنظر قرار گیرد. در این میان، تتر (USDT) بهعنوان نسخه دیجیتال دلار با ثبات بیشتر، انتخاب بسیاری از سرمایهگذاران در کشورهای بیثبات است. کیفپولهای امن دیجیتال این امکان را میدهند که تتر بدون نیاز به سیستم بانکی ذخیره و منتقل شود. در جنگ روسیه و اوکراین بسیاری از افراد داراییهای خود را به رمزارز تبدیل کرده بودند. به ویژه این مورد برای افرادی که تصمیم به خروج از کشور گرفته بودند، دیده میشد.

سرمایهگذاری روی مس در زمان جنگ منطقی است؟
در میان فلزات صنعتی، مس جایگاه ویژهای دارد. این فلز بهدلیل کاربرد گسترده در صنایع برق، ساختوساز، حملونقل، تجهیزات نظامی و بهویژه زیرساختهای انرژی، در زمان جنگ میتواند با افزایش تقاضا مواجه شود. بسیاری از تجهیزات نظامی از جمله رادارها، تانکها، سامانههای مخابراتی و سیستمهای تسلیحاتی به مس وابستهاند. همچنین در دوره بازسازی پس از جنگ، پروژههای عمرانی، برقرسانی و بازسازی صنعتی بهشدت به این فلز نیاز دارند. اما آیا این به معنی آن است که قیمت مس همیشه در جنگ افزایش مییابد؟ پاسخ ساده نیست.
قیمت مس، علاوهبر تقاضای واقعی، به شرایط بازارهای جهانی، توازن عرضه، ذخایر استراتژیک و حتی تصمیمات سیاسی کشورهایی مانند چین و آمریکا وابسته است. در مواردی که خطوط تأمین جهانی مس بهدلیل جنگ مختل شوند یا معادن دچار وقفه شوند (مثلاً در آمریکای جنوبی یا آفریقا)، احتمال جهش قیمتی بیشتر میشود.
از طرف دیگر، رکود جهانی ناشی از جنگ نیز ممکن است تقاضا برای برخی پروژههای صنعتی را کاهش دهد و باعث فشار نزولی بر قیمت شود. بنابراین، نوسانات مس میتواند دوطرفه باشد و این فلز بیشتر مناسب سرمایهگذاران حرفهای است که توانایی تحلیل بازار جهانی کالا را دارند.

استراتژی دفاعی برای سرمایهگذاری در دوران جنگ
در یک پرتفوی مناسب برای دوران جنگ، تنوع، نقدشوندگی و انعطافپذیری حرف اول را میزند. تمرکز بیش از حد بر یک دارایی، مانند سهام یا ملک، میتواند در چنین شرایطی خطرناک باشد. سرمایهگذار هوشمند سبد خود را میان داراییهای فیزیکی (مثل طلا)، نقدشوندههای دیجیتال (مثل تتر)، ارز خارجی (مثل دلار) و بخشی از سهام مقاوم تقسیم میکند. در این شرایط، داشتن بخشی از داراییها بهصورت قابلحمل و مستقل از سیستم بانکی اهمیت زیادی دارد. پرهیز از ورود به پروژههای ناتمام یا داراییهای دولتی، اولویت دیگر یک استراتژی تدافعی است.
جمعبندی
زمانی که کشور یا منطقهای درگیر جنگ میشود، اولویت اصلی سرمایهگذار نباید کسب سود بالا، بلکه حفظ ارزش دارایی در برابر فروپاشی سیستم مالی، تورم یا مصادره باشد. در چنین شرایطی، ترکیب هوشمندانهای از داراییهای زیر میتواند یک پوشش ریسک مؤثر فراهم کند:
- سکه طلا برای نقدشوندگی بالا
- طلای آبشده برای سرمایهگذاری بلندمدت
- تتر یا دلار نقدی برای پوشش ارزی
- دوری از ریال، پروژههای وابسته به دولت یا سهام ناپایدار
جنگ همیشه با خود بیثباتی بههمراه میآورد؛ اما با شناخت رفتار بازار، تحلیل داراییها و مدیریت هوشمند پرتفوی، میتوان از دل بحران نیز فرصتی برای بقا و حتی رشد ساخت.