کاربرد بلاکچین
اخیراً علاقه فزاینده ای به استفاده از بلاکچین برای برنامه های کاربردی نه فقط مالی وجود داشته است. این روندی است که من به دلایل مختلف به شدت طرفدار آن بوده ام. در ماه گذشته; Puja Ohlhaver، Glen Weyl و من در مقاله ای با هم همکاری کردیم که چشم انداز دقیق تری را برای آنچه که می توان با اکوسیستم غنی تر از نشانه های وابسته به روح انجام داد; توصیف کرد و ادعاهایی را برای توصیف انواع مختلف روابط انجام داد. این منجر به بحث هایی شده است، به ویژه بر روی این موضوع که آیا استفاده از بلاکچین در یک اکوسیستم هویت غیرمتمرکز منطقی است یا خیر
ارزش بررسی دقیق و پرسیدن یک سوال گستردهتر را دارد: به طور کلی استفاده از بلاکچین در برنامههای غیر مالی کجا منطقی است؟ آیا باید به سمت دنیایی حرکت کنیم که حتی برنامههای چت غیرمتمرکز با هر پیامی که یک تراکنش زنجیرهای حاوی پیام رمزگذاریشده است; کار میکنند؟ یا در عوض; آیا بلاکچینها فقط برای امور مالی خوب هستند (مثلاً، زیرا اثرات شبکه به این معنی است که پول نیاز منحصربهفردی به یک «نمای جهانی» دارد); در حالی که همه برنامههای کاربردی دیگر با استفاده از سیستمهای متمرکز یا محلیتر بهتر انجام میشوند؟
Kate Sills اظهار کرد
دیدگاه شخصی من، مانند رأیگیری بلاکچین; از دیدگاه «بلاکچین در همه جا» دور است، اما از «مینیمالیستی بلاکچین» نیز دور است. من ارزش بلاکچین ها را در بسیاری از موقعیت ها می بینم; گاهی اوقات برای اهداف بسیار مهم مانند اعتماد و مقاومت در برابر سانسور; اما گاهی اوقات صرفاً برای راحتی. در این پست سعی خواهد شد انواع موقعیت هایی که بلاکچین ها ممکن است مفید باشند، به ویژه در زمینه هویت، و در جاهایی که نیستند، توضیح دهد. این پست یک لیست کامل نیست و عمداً خیلی چیزها را کنار گذاشته است. هدف بیشتر توضیح برخی مقوله های رایج است.
تغییرات و بازیابی کلید حساب کاربری
یکی از بزرگترین چالش ها در سیستم حساب رمزنگاری; موضوع تغییرات کلیدی است. این ممکن است در چند مورد اتفاق بیفتد:
شما نگران گم شدن یا دزدیده شدن کلید فعلی خود هستید و می خواهید به کلید دیگری تغییر دهید
میخواهید به یک الگوریتم رمزنگاری متفاوت تغییر دهید (مثلاً به این دلیل که نگران هستید رایانههای کوانتومی به زودی بیایند و میخواهید به پس کوانتومی ارتقا دهید)
کلید شما گم شده است و می خواهید دوباره به حساب خود دسترسی پیدا کنید
کلید شما دزدیده شده است; و شما می خواهید دسترسی انحصاری به حساب خود را دوباره به دست آورید (و نمی خواهید دزد نیز بتواند همین کار را انجام دهد)
و نسبتاً ساده هستند زیرا میتوانند به روشی کاملاً مستقل انجام شوند: شما کلید X را کنترل میکنید; میخواهید به کلید Y بروید; بنابراین پیامی را با امضای X منتشر میکنید که میگوید «مرا احراز هویت با از این به بعد، و همه این را قبول دارند.
نکته مهم
اما توجه داشته باشید که حتی برای این سناریوهای سادهتر تغییر کلید; نمیتوانید فقط از رمزنگاری استفاده کنید. توالی وقایع زیر را در نظر بگیرید:
شما نگران این هستید که کلید A ممکن است دزدیده شود; بنابراین پیامی را با A امضا می کنید که می گوید “من اکنون از B استفاده می کنم”
یک سال بعد; یک هکر در واقع کلید A را میدزدد. آنها پیامی را با A امضا میکنند که میگوید “من اکنون از C استفاده میکنم”; جایی که C کلید خودشان است.
از نظر شخصی که بعداً وارد می شود و تازه این دو پیام را دریافت می کند; می بینند که A دیگر استفاده نمی شود، اما نمی دانند که “A را با B جایگزین کنید” یا “A را با C جایگزین کنید” اولویت بیشتری دارد.
حالت های دیگر
این معادل مشکل معروف دو خرج کردن در طراحی ارزهای غیرمتمرکز است; با این تفاوت که به جای اینکه هدف این باشد که صاحب قبلی یک سکه نتواند دوباره آن را ارسال کند; در اینجا هدف جلوگیری از کنترل یک حساب توسط کلید قبلی است. قادر به تغییر کلید درست مانند ایجاد یک ارز غیرمتمرکز، انجام مدیریت حساب به روش غیرمتمرکز به چیزی شبیه بلاکچین نیاز دارد. یک بلاکچین میتواند پیامهای تغییر کلید را مهر زمانی بگذارد و دانش عمومی را در مورد اینکه آیا B یا C اول بوده است، ارائه میکند.
[3] و [4] سخت تر هستند. به طور کلی، راه حل ترجیحی خودم کیف پول های بازیابی مولتی سیگ و اجتماعی است که در آن گروهی از دوستان; اعضای خانواده و سایر مخاطبین می توانند کنترل حساب شما را در صورت گم شدن یا دزدیده شدن آن به یک کلید جدید منتقل کنند. برای عملیات حیاتی (مثلاً انتقال مقادیر زیاد وجوه; یا امضای قرارداد مهم); مشارکت این گروه نیز می تواند مورد نیاز باشد.اما این نیز به یک بلاکچین نیاز دارد. بازیابی اجتماعی با استفاده از اشتراکگذاری مخفی امکانپذیر است; اما در عمل دشوارتر است: اگر دیگر به برخی از مخاطبین خود اعتماد ندارید; یا اگر آنها میخواهند کلیدهای خود را تغییر دهند; هیچ راهی برای لغو دسترسی بدون تغییر کلید خود ندارید. و بنابراین ما دوباره به نیاز به نوعی رکورد روی زنجیره بازگشتیم.
نکاتی از مقاله DeSoc
یک ایده ظریف اما مهم در مقاله DeSoc این است که برای حفظ غیرقابل انتقال; بازیابی اجتماعی (یا “بازیابی جامعه”) نمایهها ممکن است واقعاً اجباری باشد. یعنی حتی اگر حساب خود را بفروشید; همیشه می توانید از بازیابی انجمن برای بازگرداندن حساب استفاده کنید. این کار مشکلاتی مانند خرید اکانت های تایید شده توسط رانندگان غیرمعتبر در پلتفرم های اشتراک گذاری سواری را حل می کند. گفته میشود; این یک ایده گمانهزنی است و لازم نیست به طور کامل اجرا شود تا از مزایای دیگر سیستمهای هویت و شهرت مبتنی بر بلاکچین استفاده کنید.
اصلاح و ابطال گواهینامه ها
فرض کنید آلیس به دانشگاه می رود و در مطالعات نمونه مدرک می گیرد. او یک رکورد دیجیتالی دریافت می کند که این را تأیید می کند; که با کلیدهای دانشگاه امضا شده است. متأسفانه; شش ماه بعد; دانشگاه متوجه می شود که آلیس مقدار زیادی سرقت ادبی مرتکب شده است و مدرک او را لغو می کند. اما آلیس همچنان از سابقه دیجیتال قدیمی خود استفاده می کند و به افراد و موسسات مختلف ادعا می کند که مدرک دارد. به طور بالقوه; گواهی حتی می تواند دارای مجوزهایی باشد – به عنوان مثال، حق ورود به انجمن آنلاین کالج – و آلیس ممکن است سعی کند به طور نامناسب به آن دسترسی پیدا کند. چگونه از این امر جلوگیری کنیم؟
رویکرد “بلاکچین حداکثری” این است که مدرک را به یک NFT درون زنجیره ای تبدیل کنیم; بنابراین مثال کالج می تواند یک تراکنش روی زنجیره برای لغو NFT صادر کند. اما شاید این بیهوده باشد: صدور معمول است; ابطال به ندرت اتفاق میافتد; و ما نمیخواهیم کالج را ملزم کنیم که تراکنشها را صادر کند و هزینههایی را برای هر صدور بپردازد، اگر آنها مجبور نباشند. بنابراین در عوض میتوانیم با یک راهحل ترکیبی پیش برویم: درجه اولیه را به یک پیام امضا شده خارج از زنجیره تبدیل کنیم و ابطالها را روی زنجیره انجام دهیم. این رویکردی است که OpenCerts از آن استفاده می کند.
راه حل کاملاً خارج از زنجیره و راه حلی که بسیاری از طرفداران اعتبارنامه های قابل تأیید خارج از زنجیره از آن حمایت می کنند; این است که دانشگاه سروری را اجرا می کند که در آن لیست کاملی از ابطال های خود را منتشر می کنند (برای بهبود حریم خصوصی، هر گواهی می تواند با یک nonce ضمیمه شود و فهرست ابطال فقط میتواند فهرستی از nonces باشد).
استفاده دانشگاه ها از بلاکچین
برای یک دانشگاه، راه اندازی یک سرور بار بزرگی نیست. اما برای هر سازمان یا فرد کوچکتری، مدیریت «اسکریپت سرور دیگر» و اطمینان از آنلاین ماندن آن; بار مهمی برای افراد فناوری اطلاعات است. اگر به مردم بگوییم که «فقط از یک سرور استفاده کنند» به دلیل فوبیای بلاکچین; نتیجه محتمل این است که همه کار را به یک ارائه دهنده متمرکز برون سپاری کنند. بهتر است سیستم را غیرمتمرکز نگه دارید و فقط از یک بلاکچین استفاده کنید – به خصوص اکنون که جمعآوریها; اشتراکگذاری و سایر تکنیکها در نهایت شروع به آنلاین شدن کردهاند تا هزینه یک بلاکچین ارزانتر و ارزانتر شود.
اعتبار منفی
یکی دیگر از حوزههای مهم که در آن امضاهای خارج از زنجیره کافی نیست; شهرت منفی است – یعنی گواهیهایی که ممکن است شخص یا سازمانی که درباره آن گواهی میدهید; نخواهند شما آنها را ببینید. من در اینجا از «شهرت منفی» به عنوان یک اصطلاح فنی استفاده میکنم: واضحترین مورد استفاده انگیزشی; گواهیهایی است که درباره کسی چیزهای بدی را بیان میکنند; مانند یک بررسی بد یا گزارشی مبنی بر اینکه شخصی در زمینهای توهینآمیز عمل کرده است; اما موارد استفادهای نیز وجود دارد که در آن مواردی وجود دارد که در آنها چیزهای بدی درباره کسی بیان میشود. گواهیهای «منفی» به معنای رفتار بد نیست – برای مثال; گرفتن وام و میخواهید ثابت کنید که در همان زمان وامهای زیادی نگرفتهاید.
اعتبار مثبت
با ادعاهای خارج از زنجیره; می توانید شهرت مثبت داشته باشید; زیرا به نفع گیرنده ادعا است که نشان دهد آن را معتبرتر نشان دهد (یا در مورد آن اثبات ZK بسازید); اما نمی توانید شهرت منفی انجام دهید. زیرا کسی همیشه می تواند انتخاب کند که فقط ادعاهایی را نشان دهد که آنها را خوب جلوه می دهد و بقیه را کنار بگذارد.
در اینجا; ساخت گواهیهای زنجیرهای در واقع کارها را برطرف میکند. برای محافظت از حریم خصوصی; میتوانیم رمزگذاری و اثبات دانش صفر را اضافه کنیم: یک گواهی میتواند فقط یک رکورد زنجیرهای با دادههای رمزگذاریشده در کلید عمومی گیرنده باشد; و کاربران میتوانند با اجرای یک مدرک دانش صفر که بر روی آن نظارت میکند، عدم شهرت منفی خود را ثابت کنند. کل تاریخچه رکوردهای زنجیره ای مدارک موجود در زنجیره و فرآیند تأیید مبتنی بر بلاکچین; تأیید اینکه اثبات واقعاً در کل تاریخ بوده و هیچ رکوردی را نادیده نگرفته است; آسان می کند. برای انجام این کار محاسباتی; کاربر میتواند از محاسبات قابل تأیید افزایشی (مثلا Halo) برای نگهداری و اثبات درختی از رکوردهایی که برای آنها رمزگذاری شده است; استفاده کند و سپس بخشهایی از درخت را در صورت نیاز آشکار کند.
اعتبار منفی و ابطال گواهینامهها به نوعی معادل مشکلاتی هستند: شما میتوانید یک گواهی را با اضافه کردن یک گواهی شهرت منفی دیگر با گفتن «این گواهینامه دیگر حساب نمیکند» لغو کنید; و میتوانید شهرت منفی را با ابطال با ابطال اعتبار مثبت اجرا کنید: مدرک آلیس در دانشگاه نمونه می تواند لغو شود و با مدرکی جایگزین شود که می گوید: «آلیس مدرکی در دانشگاه گرفت، اما وام گرفت».
آیا شهرت منفی ایده خوبی است؟
یک انتقاد از شهرت منفی که گاهی می شنویم این است: اما آیا شهرت منفی یک طرح دیستوپیایی “حروف قرمز” نیست و آیا نباید تمام تلاش خود را بکنیم تا کارهایی را با شهرت مثبت انجام دهیم؟
در اینجا، در حالی که من از هدف اجتناب از شهرت نامحدود منفی حمایت می کنم، با ایده اجتناب کامل از آن مخالفم. شهرت منفی برای بسیاری از موارد استفاده مهم است. وام های بدون وثیقه، که برای بهبود کارایی سرمایه در فضای بلاکچین و خارج از آن بسیار ارزشمند است، به وضوح از آن سود می برد. Unirep Social یک پلت فرم رسانه اجتماعی اثبات مفهوم را نشان می دهد که سطح بالایی از ناشناس بودن را با یک سیستم شهرت منفی حفظ حریم خصوصی ترکیب می کند تا سوء استفاده را محدود کند.
گاهی اوقات، شهرت منفی میتواند قدرتبخش باشد و شهرت مثبت میتواند طردکننده باشد. یک تالار گفتگوی آنلاین که در آن هر انسان منحصربهفردی حق دارد پست بگذارد تا زمانی که “اعتصاب” زیادی به دلیل رفتار نادرست دریافت کند، برابرتر از انجمنی است که برای پذیرش و اجازه صحبت کردن در وهله اول به نوعی “اثبات شخصیت خوب” نیاز دارد. . افراد حاشیهنشینی که زندگیشان عمدتاً «خارج از سیستم» است، حتی اگر واقعاً شخصیت خوبی داشته باشند، برای گرفتن چنین شواهدی با مشکل مواجه خواهند شد.
مسکلات اعتبار منفی
شهرت منفی که پنهان کردن آن دشوار است، میتواند در واقع به افراد آسیبپذیر قدرت داده و از ایمنی محافظت کند. نکته در اینجا دفاع از یک طرح خاص برای شهرت منفی نیست. بلکه برای نشان دادن این است که شهرت منفی ارزش بسیار واقعی دارد و یک سیستم موفق باید به نحوی از آن پشتیبانی کند.
شهرت منفی لزوماً شهرت منفی نامحدود نیست: من استدلال می کنم که همیشه باید بتوان با هزینه ای یک نمایه جدید ایجاد کرد (شاید قربانی کردن بسیاری یا تمام شهرت مثبت موجود شما). بین مسئولیت پذیری بسیار کم و مسئولیت پذیری بیش از حد تعادل وجود دارد. اما داشتن فناوری هایی که شهرت منفی را در وهله اول ممکن می کند، پیش نیازی برای باز کردن این فضای طراحی است.
متعهد به کمبود
نمونه دیگری از ارزشمند بودن بلاکچین ها، صدور گواهینامه هایی است که دارای تعداد محدودی هستند. اگر من بخواهم برای کسی تأییدیه ای ایجاد کنم (مثلاً ممکن است تصور کنید شرکتی به دنبال شغل یا برنامه ویزای دولتی به دنبال چنین تأییدیه هایی است)، شخص ثالثی که به تأییدیه نگاه می کند می خواهد بداند که آیا من مراقب تأییدیه ها هستم یا خیر. اگر آنها را به تقریباً هر کسی که با من دوست است و به خوبی سؤال می کند، بدهم.
راهحل ایدهآل برای این مشکل، عمومی کردن تأییدیهها است، بهگونهای که تأییدیهها با انگیزه تبدیل شوند: اگر من کسی را تأیید کنم که معلوم شود کار اشتباهی انجام داده است، همه میتوانند تأییدیههای من را در آینده تخفیف دهند. اما اغلب، ما همچنین می خواهیم حریم خصوصی را حفظ کنیم. بنابراین، در عوض، کاری که میتوانم انجام دهم این است که هشهای هر تأییدیه را در زنجیره منتشر کنم، به طوری که هر کسی بتواند ببیند من چه تعداد را ارائه کردهام.
یک مورد استفاده مؤثرتر، صدور چند بار در یک زمان است: اگر هنرمندانی بخواهند N کپی از یک NFT «نسخه محدود» منتشر کنند، میتوانند یک هش منفرد حاوی ریشه Merkle NFTها را در زنجیره منتشر کنند. صادر می کنند. انتشار واحد مانع از انتشار بیشتر پس از این واقعیت می شود، و شما می توانید عدد (مثلاً 100) را که به معنای محدودیت مقدار همراه با ریشه Merkle است منتشر کنید، به این معنی که فقط 100 شاخه مرکل در سمت چپ معتبر هستند.
با انتشار یک زنجیره ریشه و حداکثر شمارش مرکل، می توانید تعداد محدودی گواهینامه را صادر کنید. در این مثال، تنها پنج شعبه معتبر مرکل وجود دارد که میتوانند بررسی اثبات را برآورده کنند. خوانندگان زیرک ممکن است متوجه شباهت مفهومی به زنجیره های پلاسما شوند.
دانش مشترک
یکی از ویژگی های قدرتمند بلاکچین ها این است که دانش مشترک ایجاد می کنند: اگر من چیزی را در زنجیره منتشر کنم، آلیس می تواند آن را ببیند، آلیس می تواند ببیند که باب می تواند آن را ببیند، چارلی می تواند ببیند که آلیس می تواند ببیند که باب می تواند آن را ببیند. و غیره
دانش مشترک اغلب برای هماهنگی مهم است. به عنوان مثال، گروهی از افراد ممکن است بخواهند درباره یک موضوع صحبت کنند، اما تنها زمانی از انجام این کار احساس راحتی می کنند که در همان زمان به اندازه کافی صحبت کنند و از نظر تعداد امنیت داشته باشند. یکی از راههای ممکن برای انجام این کار این است که یک نفر یک «مجموعه تعهد» را حول یک بیانیه خاص راهاندازی کند و از دیگران دعوت کند هشهایی را منتشر کنند (که در ابتدا خصوصی هستند) که نشاندهنده موافقت آنهاست. تنها در صورتی که افراد کافی در یک دوره زمانی شرکت کنند، از همه شرکتکنندگان خواسته میشود که پیام زنجیرهای بعدی خود را به طور عمومی موقعیت خود را آشکار کنند.
طراحی مانند این می تواند با ترکیبی از اثبات دانش صفر و بلاکچین انجام شود (این کار می تواند بدون بلاکچین انجام شود، اما این نیاز به رمزگذاری شاهد، که هنوز در دسترس نیست، یا سخت افزار قابل اعتماد، که دارای مفروضات امنیتی عمیقاً مشکل ساز است) دارد. فضای طراحی بزرگی در اطراف این نوع ایدهها وجود دارد که امروزه مورد بررسی قرار نگرفته است، اما زمانی که اکوسیستم پیرامون بلاکچینها و ابزارهای رمزنگاری رشد بیشتری پیدا کند، میتواند به راحتی شروع به رشد کند.
قابلیت همکاری با سایر برنامه های بلاکچین
این یک مورد آسان است: برخی چیزها باید روی زنجیره باشند تا با سایر برنامه های کاربردی زنجیره ای بهتر عمل کنند. اثبات انسانیت یک NFT زنجیرهای بودن پروژهها را آسانتر میکند تا بهطور خودکار به حسابهایی که دارای نمایههای انسانیت هستند، ایردراپ شوند یا حقوق حاکمیتی بدهند. روی زنجیره بودن داده های اوراکل خواندن پروژه های defi را آسان تر می کند. در همه این موارد، بلاکچین نیاز به اعتماد را از بین نمیبرد، اگرچه میتواند ساختارهایی مانند DAO را در خود جای دهد که اعتماد را مدیریت میکنند. اما ارزش اصلی که بر روی زنجیره ایجاد می کند، صرفاً قرار گرفتن در همان مکان با چیزهایی است که با آن تعامل دارید، که به دلایل دیگر به بلاکچین نیاز دارد.
مطمئناً، میتوانید یک اوراکل را خارج از زنجیره اجرا کنید و نیاز به وارد کردن دادهها تنها زمانی داشته باشید که نیاز به خواندن داشته باشد، اما در بسیاری از موارد واقعاً گرانتر است و پیچیدگی و هزینههای بیضروری را به توسعهدهندگان تحمیل میکند.
معیارهای منبع باز
یکی از اهداف کلیدی مقاله جامعه غیرمتمرکز این ایده است که باید بتوان محاسبات را روی نمودار گواهینامه ها انجام داد. یکی از موارد بسیار مهم، سنجش عدم تمرکز و تنوع است. برای مثال، به نظر میرسد بسیاری از مردم موافق هستند که یک مکانیسم رأیگیری ایدهآل به نوعی تنوع را در ذهن نگه میدارد و به پروژههایی که نه تنها توسط بیشترین تعداد سکهها یا حتی انسانها، بلکه با بیشترین تعداد دیدگاههای واقعاً متمایز پشتیبانی میشوند، وزن بیشتری میدهد.
تأمین مالی درجه دوم که در کمکهای مالی Gitcoin اجرا میشود، شامل برخی منطق صریحاً مطلوب تنوع برای کاهش حملات نیز میشود.
یکی دیگر از مکانهای طبیعی که در آن اندازهگیریها و امتیازات ارزشمند خواهند بود، سیستمهای شهرت است. این در حال حاضر به شکل متمرکز با رتبهبندی وجود دارد، اما میتوان آن را به روشی بسیار غیرمتمرکزتر انجام داد که در آن الگوریتم شفاف باشد و در عین حال حریم خصوصی کاربر بیشتر حفظ شود.
جدای از موارد استفاده کاملاً مرتبط مانند این; که در آن تلاشها برای اندازهگیری اینکه تا چه حد مجموعهای از افراد به هم متصل هستند و مستقیماً به مکانیزمی وارد میشوند، موارد استفاده گستردهتری نیز برای کمک به جامعه برای درک خود وجود دارد. در مورد اندازه گیری تمرکززدایی، این ممکن است موضوع شناسایی مناطقی باشد که تمرکز در آنها خیلی بالا می رود، که ممکن است نیاز به پاسخ داشته باشد. در تمام این موارد، اجرای الگوریتمهای رایانهای روی مجموعههای بزرگی از گواهیها و تعهدات و انجام کارهای واقعاً مهم با خروجیها اجتنابناپذیر خواهد بود.
ما نباید سعی کنیم معیارهای کمی را لغو کنیم، باید سعی کنیم معیارهای بهتری ایجاد کنیم
Kate Sills تردید خود را نسبت به هدف انجام محاسبات بر شهرت ابراز کرد، استدلالی که هم برای تجزیه و تحلیل عمومی و هم برای افرادی که ZK بر شهرت خود اثبات می کنند (مانند Unirep Social) کاربرد دارد:
فرآیند ارزیابی یک ادعا بسیار ذهنی و وابسته به زمینه است. مردم به طور طبیعی در مورد قابل اعتماد بودن افراد دیگر اختلاف نظر خواهند داشت و اعتماد به زمینه بستگی دارد… [به این دلیل] ما باید به شدت نسبت به هرگونه پیشنهادی برای «محاسبه بیش از حد» ادعاها برای به دست آوردن نتایج عینی تردید داشته باشیم.
در این مورد، من با اهمیت ذهنیت و زمینه موافقم، اما با این ادعای گسترده تر که اجتناب از محاسبات پیرامون شهرت به طور کامل هدف درستی است، مخالفم. تجزیه و تحلیل فردی خالص بسیار فراتر از تعداد دانبار نیست، و هر جامعه پیچیده ای که تلاش می کند از همکاری در مقیاس بزرگ حمایت کند، باید تا حدی بر تجمیع ها و ساده سازی ها تکیه کند.
با این حال، من استدلال میکنم که یک اکوسیستم مشارکت باز از گواهیها (برخلاف اکوسیستم متمرکزی که امروز داریم) میتواند با باز کردن فضا برای معیارهای بهتر، بهترینهای هر دو جهان را به ما برساند. در اینجا چند اصل وجود دارد که چنین طرح هایی می توانند از آنها پیروی کنند:
بین ذهنی
به عنوان مثال. شهرت نباید یک امتیاز جهانی باشد. در عوض، باید یک محاسبه ذهنیتر باشد که شامل شخص یا نهاد مورد ارزیابی میشود، همچنین بیننده امتیاز را بررسی میکند، و احتمالاً جنبههای دیگر بافت محلی را نیز بررسی میکند.
بی طرفی معتبر
این طرح به وضوح نباید جایی برای نخبگان قدرتمند بگذارد تا دائماً آن را به نفع خود دستکاری کنند. برخی از راه های ممکن برای دستیابی به این امر شفافیت حداکثری و تغییر نادر الگوریتم است.
باز بودن
توانایی ایجاد ورودیهای معنادار، و ممیزی خروجیهای افراد دیگر با اجرای چک توسط خودتان، باید برای هر کسی باز باشد و فقط محدود به تعداد کمی از گروههای قدرتمند نباشد.
اگر مجموعهای از دادههای اجتماعی در مقیاس بزرگ ایجاد نکنیم، در عوض در معرض خطر واگذاری سهم بازار به امتیازات اعتباری اجتماعی غیرشفاف و متمرکز هستیم.
همه دادهها نباید روی زنجیره باشند، اما عمومی کردن برخی از دادهها به روشی عمومی میتواند به افزایش خوانایی جامعه برای خودش کمک کند، بدون ایجاد اختلاف دسترسی به دادهها که میتواند برای متمرکز کردن کنترل مورد سوء استفاده قرار گیرد.
به عنوان ذخیره داده ها
این مورد استفاده واقعا بحث برانگیز است، حتی در میان کسانی که اکثر موارد دیگر را قبول دارند; دیدگاه مشترکی در فضای بلاکچین وجود دارد که بلاکچین ها را فقط باید در مواردی استفاده کرد که واقعاً مورد نیاز و اجتناب ناپذیر هستند و در هر جای دیگری باید از ابزارهای دیگر استفاده کنیم.
این نگرش در دنیایی که کارمزد تراکنشها بسیار گران است و بلاکچینها بهطور باورنکردنی ناکارآمد هستند، منطقی است. اما در دنیایی که بلاکچینها جمعآوری میشوند و کارمزدهای اشتراکگذاری و تراکنش به چند سنت کاهش یافته است، منطقی نیست، و تفاوت در ذخیرهسازی غیرمتمرکز بلاکچین و غیربلاکچین ممکن است تنها ۱۰۰ برابر باشد.